روتین تر از من نیس.

۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

شاید از محدود چیزایی بود که طعم زندگی میداد . گاهی پیش اومده از زندگی کسی تو دور و اطرافتون انرژی بگیرید و بفهمین چقدر میشه با امکانات کم بهترین و صمیمی ترین زندگی من با خودمُ داشته باشید؟ . یه خونه نه چندان بزرگ . پر از گلدونای بزرگ و کوچیک . طوری که رنگ سبزشون غالب باشه . یه رومیزیه دست ساز رنگی رنگی . یه گربه ی پشمالوی  خوابالو . یه آشپز خونه ی کوچیک . پر از ظرف و ظروف قدیمی و سنتی . یه تلوزیون بزرگ ( از ابعاد تلوزیون استثناعن نمیشه کوچیکشو انتخاب کرد:)) ) که فیلم ترسناک یا درام آی روتین وار ِ نمکی بتونه سرگرممون کنه . یه اتاق نور گیر . یه تخت با روتختی ِ  رنگی رنگی . 

رنگ دیوارم مشخص نیس. بس که نقاشی هات پرشون کردن . یه کادر بزرگ درس روبروی تختت . پر از عکسای ثبت بهترین روزا  . یه میز پر از وسایل نقاشی . یه ریل لباس ِ ساده که لباسای رنگی رنگیت پرش کنه .  

یه پنجره ی گنده که ترجیحا شاخ و برگِ یه درخت شبا خوفناکش کنه . 

الان که توصیفش کردم نه دلم خواس تنها توش باشم . نه خونه ایده ال کنار خونوادمه ( شاید چون خیلی کوچیک و مخالف سلایق مادرجانه ) . نه میشه یار توش جا داد . 

یه هم خونه ی مونث یا مذکر فرقی نداره . فقط درک شی. هیجان و شور زندگی ُ هر صبح تو چشاش ببینی . تو غر بزنی اما اون نه . تو ناراحت باشی اما اون نه . سر تموم تصمیمات تشویق بشنوی . سر تموم بی اعتماد بنفسی آ تعریف بشنوی . 

شاید جالب باشه همه ی اینا از یه چای ذغالی بهم القا شده . 

طعم غذا میتونه مکان و زمان ذهنتو تو دستش بگیره . 

بوی عطر قدرتش بیشتره البته .

+پ.ن: ضمیرای داغونمم قابلیت لقمه کردن داره :|


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۴۴
نعنای وَشی
گوه تو جوابا . 
گوه اسپشال توش اگه برای من بد هم تموم شه:)) 
عصبیم . الان ناهار با منه . هوا سرده . مریض دارم . اصن مردن میبایست )):
اما خب میخابم کی به کیه اصن =)) 
یه قانون هس که میگه کارای به تو سپرده شده را برین تا دیگر نٙسه پارند .




۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۴۷
نعنای وَشی

دوس دارم برنامه بچینم برا روزمرم و واقعا حسش در من میلوله . آما خب خیلی بستگی به جواب انتخاب رشته داره . زینگونه ما مثل ماست یجا نشستم . اصن چرا  نمیاد این جوابای گوه  .

اعتماد بنفس زیادی پیدا کردم . درکل من میتونم ادامه بدم همینطوری . اما خب من هنوز در برابر ری اکشن بد دیگران راجب ظاهرم یا هرچی آکبندم . خیلی جا داره تا ضد ضربه شم . 

کلا چیز خیلی مهمی شده واسم مقوله ی ظاهر .

شاید بخاطر بلاتکلیف بودن رشته و دانشگاه آیندمه . یا شکست تو کنکور. هزچند شکست بعد تلاشه . ماله من هرچی کاشتی بخوره :))  اما خب کاش بهترین نتیجه رو بگیرم. کاش کاش کاش.

دندون درد ِ من پدر شده . تبریک بگید بش:):/

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۰۳:۱۷
نعنای وَشی

پاییز پارسال . عجیب ترین پاییزم بود . 

تنهایی مطلق و چشیدم . وقتی به هیچ چیز امید نداشتم . با پاییز شهاب خودمو تو مجازی میچپوندم تهشم تنهاییم بود که صدای گریه ی مچالمو در میاورد . 

تهشم تنهاییم بود که اهنگ شهاب ُ برام غمگین و غمگین تر میکرد .

تهش تنهاییم بود که تو هزار صفحه . اینور . اونور. از کسایی که متنفر بودم مینوشتم .

الان نمیشه بگم تنهام. 

مقصری پیدا نمیکنم .

زود به زود بغض میکنم .

تو همشونم یاداوری میکنم به خدا که ازت متنفرم.

اونقدر بزرگ هس که درک کنه من به یه مقصر نیاز دارم برای زنده موندن .

خیلی وقته وقت ترس و خواسته هام یچیز زیر لبی میخونم و ازش میخوام حلش کنه . جز اون ازت متنفرمای وسط گریه که غلیظ تر از هرچی عبادته نصیبش میشه .

بعد داشتم فک میکردم چقد ادم تو زندگیم اومد که جز حسای سطحی چیزی ردوبدل نشد . و اینو جزو خوش شانسیم میدونم . چون دیدم نسیم چه زجری میکشه .

بدرک که با رمانتیک ترین فیلمو اهنگ هیچ خری تو ذهنم نمیاد:))

اما به هرچیز فک کنین حداقل به حداقلِ افکارتون میرسین .

زندگی من باید بهتر ازین حرفا باشه. 

برا منی که سخت قانع میشم به هرچیز جز ایده هام 

برا منی که کمال گرایی داره خفم میکنه و حتی یه قدمم به سمت اهدافم ورنداشتم.

من سخت قانع میشم و این میتونه زندگیمو گوه تر از زندگیه هرکس کنه .

ادمای قانع هم خوشبختن .

به اضافه اونا که اعتماد بنفس دارن:))))

+چیکار کنیم خار اعتمادبنفس شویم؟ راهکار لطفا :دی


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۳:۳۳
نعنای وَشی
خالم کیک زده خودشو خونمون دعوت کرده شوهر خالمم کباب کرده و یریز خودش وسطه . یعنی خارمادر هرچی امید به زندگیه :)))))))))))))) جا چسناله ی تنهایی تو شب تولد قدم زدن و تبریک اون کمه ازین کارا کنین :/
یه بچه ی بیشعور هم تو خونواده داریم حرف هیشکی به هیجاش نیس. معنی گراز بی گردنو برام تداعی میکنه :| 
کاش تنها شم گات ببینم): بعدشم ریک و مورتی که بشورتش))): 
واقعا پفیوز تر از ریک ندیدم=))))


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۲۰
نعنای وَشی
واقعا اینکه در آینده یه رستوران گردِ خپل شم به زندگی امیدوارم میکنه ^-^ یه همراه خپل جهت ورشکست نشدن هم نیازه البته:)))  
کاش جواب انتخاب رشته هرچی که شده راضیم کنه در آینده . این روزا واقعا ننر و بیشعور شدم . از رو بی اعتماد بنفسی به هرچی گیر میدم . اعتماد بنفس چیز جالبیه . و خیلی غالبه به نحوه زندگی . خوشبحالتون که دارینش :دی
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۵۷
نعنای وَشی

حالا که میبینم از فشار درس و فولان آدم نابود میشه  مثلا به آپای قبلم که مینگرم فاک د وات عجیبی در من میلوله :)))

خلاصه که رتبه اومده . و رفتن من به یونی ۶۰.۴۰ شده . و چه بمونم چه برم راضیم .

 و اینکه و اینکه فی الواقع با مامانم قهرم .

راسش من از بیماری سخت جان فرسای کمال گرایی رنج میبرم طوری که با بی اعتماد بمفسی ادغام شده و طوری شده که اصلا وضعیت فعلیمو دوس ندارم و چنج می به هر قیمیتم .

و اما مامانم از کوچیک ترین ایده های منم استقبال نمیکنه . 

و در آخر .

خدا منو ببین این زندگی رویای من نیس :/

و سینما رفتن هم کنسل شده . حالا مامانمم اونقد کلید و کینه ایه تو قهر که وا نمیده . حیف منو پدر نیس . دو دیقه بعد یادمون میره /: اینو پسرش واقعا کینه گسترن :|

ولی چیکار کنم به یه خودباوری و خوددوستی برسم که یکم ارزش قائل شم واسه خودم . 

بی پول هم واقعا زندگی زهره .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۰۶
نعنای وَشی