روتین تر از من نیس.

امروز یهو از یه سری چیزا زدم که ملوم نیس تو فشار روحی طاقت بیارم نرم سراغشون یا که چی . اما خب خوشحالم که حذف کردمشون از زندگیم . بعد اینایی که جم میبندم خلاصه میشه تو یکی . نمدونم چرا دوس ندارم حتی مستقیم یا صرفا به اون اشاره کنم. اصلا خودش برام مهم نیس. بحث منم که تو شرایط سخت تر میزنم به خودم. مثلا نمونش همین بی کنترل رفتار کردن و بروز دادنِ حسام. یارو برای هر کلمش برنامه ریزی داشته. لِول بندی کرده رابطه رو . من ِ بی حوصله هم حسامو آنی بروز میدادم. واقعا بی شیله پیله رفتار کردنم درد باید داشه باشه فاکینگ عقده ها؟ :)) اما خب. تجربه باشه کنترل شده عمل بگراییم. امروزم که لجن خاره تهِ آکواریوم بودیم مث اغلب ِ اوقات . از یکشنبه ممکنه استارتِ درسُ بزنم. ممکنه!
۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۶ ، ۰۳:۴۵
نعنای وَشی